تزریق امید به جامعه، سیره فاطمی
انصار نا امید شدند. گفتند مهاجرین و قریش که علی (ع) را قبول نمی کنند. پس از ما هم کاری بر نمی آید. به فکر سهم خواهی افتادند. نا امیدی باعث شد گفتمان سیاسی اجتماعی پیامبر (ص) را رها کنند.
انصار نا امید شدند. گفتند مهاجرین و قریش که علی (ع) را قبول نمی کنند. پس از ما هم کاری بر نمی آید. به فکر سهم خواهی افتادند. نا امیدی باعث شد گفتمان سیاسی اجتماعی پیامبر (ص) را رها کنند.
هیچکس جز حضرت فاطمه (س) جرات خواندن خطبه فدکیه را نداشت، خطبه را بخوانید، به صراحت هیئت حاکمه را منافق لقب می دهد و می گوید شما پیروان شیطان هستید.
اجازه بده همین حالا تو رو مادرم صدا کنم / کاش بشه یه روزی هم منم تو بقیع چشامو وا کنم
انسیة الحوراء سیدتی زهرا / لبخند تو آرامش قلب مولا / ام ابیها تو…
ابی عبدالله (ع) در مسیر حرکت به کربلا وقتی به مکه رسیدند با عبدالله ابن عمر ملاقات کردند و به او جمله ای گفتند که نشان می دهد او از اهالی سقیفه هم پست تر بوده است. اما چرا او لایق چنین تعبیری شد؟
پنجاه روز محاسبه کردند، بررسی کردند دیدند کسی از این خانه مراقبت نمی کند، مطمئن شدند کسی نیست، بنی هاشم مرده اند، بعد نوبت هجوم به خانه شد.
دروغ گفتن و تهمت زدن کار سختی نیست. کار جهادی این است که با دست های بسته یعنی با تقوای الهی بتوان برای انتخابات تبلیغات کرد. جبهه حق از این جهت نیازمند تلاش بیشتر برای تبلیغات انتخاباتی است.
امام صادق(ع) در تفسیر آیه چهارم سوره قلم می فرماید: خداوند پس از اینکه پیامبر(ص) را به بالاترین سطح ادب رساند امور مردم را به دست او سپرد تا برای آنها سیاست گذاری کند. این ماجرا برای قبل از حکومت پیامبر(ص) است و حرف ها دارد.
حضرت زهرا سلام الله علیها وارد میدان شدند تا حق را به مدار برگردانند، وقتی حق از مدار خارج می شود ترازو های عقل جامعه درست کار نمی کند و حق و باطل را اشتباه می گیرد. مدار حق امام علیه السلام است.
امیرالمومنین علیه السلام زمانی حکومت را بدست گرفت که حق و باطل کاملا جابجا شده بود، یک نفر یا دو نفر نبودند، تعبیر نهج البلاغه این است که تمام امت برای حذف حضرت زهرا سلام الله علیها قیام کردند.
خبر می آید در گرگان دو قطار با هم تصادف کردند، کسی دقت نمی کند که کیلومتر ها آنطرف تر سوزن بان خط را عوض کرده است، سقیفه شروع غفلتی بود که عاشورا را رقم زد.