ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم
ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم / وقتی میان شیعه گرم دست چین باشی
تا کی قرار است از فراقت اینچنین باشم / تا کی قرار است از صبوری اینچنین باشم
ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم / وقتی میان شیعه گرم دست چین باشی
تا کی قرار است از فراقت اینچنین باشم / تا کی قرار است از صبوری اینچنین باشم
مرحوم آخوند کاشی از کنار مسجد رد می شد و به قصه ای که منبری مسجد می گفت گوش می کرد، ناگهان دستش را به سرش کوبید و غش کرد، وقتی به هوش آمد زیر لب زمزمه می کرد به خدا هیچ سنخیتی نیست! اما قصه چه بود؟
تمام دنیا نزد حضرت بقیه الله الاعظم روحی له الفدا مانند یک فندق در کف دستان شماست، امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف لحظه ای از حال ما غافل نیستند.