عنایت امام هادی(ع) به یک مسیحی
محبت اهل بیت علیهم السلام مراتب مختلفی دارد، آیا مرتبه پایین محبت یعنی محبت صرف و بدون ولایت هم فایده ای دارد؟ داستان عنایت امام هادی علیه السلام به مرد مسیحی پاسخ این پرسش را می دهد.
محبت اهل بیت علیهم السلام مراتب مختلفی دارد، آیا مرتبه پایین محبت یعنی محبت صرف و بدون ولایت هم فایده ای دارد؟ داستان عنایت امام هادی علیه السلام به مرد مسیحی پاسخ این پرسش را می دهد.
شخصی محضر امام صادق علیه السلام رسید و گفت اگر کسی بمیرد و یا به قتل برسد همان شب برایش عزاداری می کنند و تمام می شود، چرا شما از شب اول محرم عزدارای را شروع می کنید و ادامه می دهید؟
بچگیامو یادمه با غم تو بسر شده / اون پسر کوچیک حالا بزرگ شده بلند شده
هی یادش بخیر / چه ذوقی میکردم با پیرهن سیاه / هی یادش بخیر…
ریان ابن شبیب خدمت امام رضا علیه السلام رسید و از ایشان برای اعمال و آداب محرم راهنمایی خواست، حضرت پنج دستورالعمل دادند.
من وسط دو بارگاه / عاشق شدم با یه نگاه / کربلا کربلا
کوه کرم برابرم / حی علی الحرم حرم / کربلا کربلا
به زیر علم قدم به قدم / روانه شدم رو به سوی حرم
بدون حسین بدون جنون / خدا چه شود آخر عاقبتم؟
حسین مولا / حسین مولا / حسین مولا / حسین مولا
وقتی امام رضا علیه السلام مجبور به قبول ولایت عهدی مامون شدند و به ایران سفر کردند، عده ای از شیعیان از دست ایشان ناراحت شدند، گاهی اهداف امام آنقدر عمیق و بلند مدت است که برای فهم آنها سالها انتظار لازم است.
صدات دعوت و شرمنده از این تاخیرم / تو هیاهوی زمونه با خودم درگیرم
نفسم خسخس برگاست که زیر پامونده / هوای دنیا چه سنگینه دارم می میرم
اگه تو هم مسافری / قدم قدم با من بخون
راهو شیرین تر می کنه / مرور خاطراتمون
اربعین در روزگاری فقط یک زائر داشت، او جابر ابن عبدالله انصاری بود، در خفقان بعد از واقعه عاشورا جابر کسی بود که سکوت را شکست و برای زیارت امام حسین علیه السلام از مدینه به سوی کربلا راه افتاد.