قدس، پایتخت صبح و شام مهدی است
ای که تا همیشه سر به زیر خیبری / پشت قلعه اند شیعه های حیدری
تا نماز جمعه در حریم بیت قدس / مانده یک خروش یا حسین دیگری
ای که تا همیشه سر به زیر خیبری / پشت قلعه اند شیعه های حیدری
تا نماز جمعه در حریم بیت قدس / مانده یک خروش یا حسین دیگری
وای اگر در حرمش یار نمی خواست مرا / سر بازار خریدار نمی خواست مرا
با چه شوقی بغلم کرد همین اول ماه / اصلا انگار نه انگار نمی خواست مرا
تو مادر حسینی و منم گدای حسین / میشه برام دعا کنی بشم فدای حسین
من یه نوکرم دوست دارم سرم / تو راه اربابم جدا از شه تنم
هر ستونی می روم یاد رقیه می کنم / روضه خوان عمه ناقه سوارت می شوم
بابایی عجب سری به ما زدی / بابایی به دیدنم خوش آمدی
بچگیامو یادمه با غم تو بسر شده / اون پسر کوچیک حالا بزرگ شده بلند شده
هی یادش بخیر / چه ذوقی میکردم با پیرهن سیاه / هی یادش بخیر…
تا افتادی دویدم من / دویدم دیر رسیدم
مثل بابام توی کوچه / خیلی چیزا رو دیدم
گرد و خاکی که برپا شد / چکمه ها و سم اسبا عمو جستم رو له کرده
این زمین داغ به دل میدهد آخر برویم / در من آشوب شده جان برادر برویم
خاک اینجا چقدر بوی جدایی دارد / زینت دوش نبی جان پیمبر برویم
غروب و دلتنگی چشم به خورشید میدوزه / تو این همه غربت دلم براتون میسوزه
نبردی از حرم نصیبی بالاسر تو نیست حبیبی / تو شهر جدتم غریبی / امام باقر (ع)
از غم دوریت ای یوسف دل محزونم / چه کنم با غم و با غصه روز افزونم
حق من بی سر و پایی است ولی لطف کنو / از سر سفره ات ای یار نکن بیرونم