داستان سفیر روم و سر امام حسین(ع)
سفیر روم به یزید گفت این سر بریده کیست؟ گفت: این سر فرزند دختر پیامبر ماست. گفت به خدا قسم شما باطل هستید و او حق است، چگونه می شود با فرزند دختر پیامبرتان اینگونه رفتار کنید!؟ یزید دستور داد سر او را بزنند.
سفیر روم به یزید گفت این سر بریده کیست؟ گفت: این سر فرزند دختر پیامبر ماست. گفت به خدا قسم شما باطل هستید و او حق است، چگونه می شود با فرزند دختر پیامبرتان اینگونه رفتار کنید!؟ یزید دستور داد سر او را بزنند.
صبح شد، اول تیر را برای گرفتن جایزه عمر ابن سعد زد، گفت شاهد باشید اولین تیر را من زدم، سپس مثل قطرات باران تیر آمد.