اشبه الناس بالرسول خَلقا و خُلقا
حضرت علی اکبر علیه السلام اشبه الناس بالرسول خَلقا و خُلقا بودند و چون امام حسین علیه السلام حب و بغضش خدایی بود، پسرش را به خاطر چنین مقامی که داشت بیش از اندازه دوست می داشت.
حضرت علی اکبر علیه السلام اشبه الناس بالرسول خَلقا و خُلقا بودند و چون امام حسین علیه السلام حب و بغضش خدایی بود، پسرش را به خاطر چنین مقامی که داشت بیش از اندازه دوست می داشت.
کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام / شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد / چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست کنم قربانی / تا که تکمیل شود حج من و تقدیرم
سفیر روم به یزید گفت این سر بریده کیست؟ گفت: این سر فرزند دختر پیامبر ماست. گفت به خدا قسم شما باطل هستید و او حق است، چگونه می شود با فرزند دختر پیامبرتان اینگونه رفتار کنید!؟ یزید دستور داد سر او را بزنند.
ابی عبدالله (ع) در مسیر حرکت به کربلا وقتی به مکه رسیدند با عبدالله ابن عمر ملاقات کردند و به او جمله ای گفتند که نشان می دهد او از اهالی سقیفه هم پست تر بوده است. اما چرا او لایق چنین تعبیری شد؟
کوفیان به صورت ماهیانه، پول کلانی از حکومت دریافت می کردند و به آن عادت کرده بودند. وقتی یک نفر علیه حکومت اقدامی انجام می داد تمام طایفه و قبیله اش از حقوق ماهیانه محروم می شدند. اینگونه مردم را کنترل می کردند.
اباعبدالله الحسین علیه السلام در عشق رباب شعر می گفت، می فرمود: خانه ای که در آن سکینه و رباب هستند را دوست دارم، رباب کسی است که یکسال به یاد حسین علیه السلام زیر سایه نرفت و در اثر نشستن زیاد زیر آفتاب از دنیا رفت.
یکی از راه هایی که خداوند بنده های خودش را شارژ می کند و آنها را بیدار می کند بلا است. حر با محبت امام حسین (ع) بیدار شد، دعا کنید شما هم مانند حر با محبت امام بیدار شوید نه با بلا.
شخصی از بنی عود به حجاج گفت حقوق قبیله ما را افزایش دهید. گفت چرا باید افزایش دهم؟ پاسخ داد: زیرا اولین کسی که برای کشته شدن حسین ابن علی روزه نذر کرد و به نذرش عمل کرد، زنی از قبیله ما بود.
صبح شد، اول تیر را برای گرفتن جایزه عمر ابن سعد زد، گفت شاهد باشید اولین تیر را من زدم، سپس مثل قطرات باران تیر آمد.
می شود خوابم تعبیر / بیا برگردیم
می شوم از غصه پیر / بیا برگردیم
حسین به جان مادر قسم / من اینجا دلواپسم