با حال دل یاعلی یقه چاک زد حرم
با حال دل یاعلی یقه چاک زد حرم / با بال دل از قفس تا نجف می پرم
با روی تو مصطفی دلش آروم شده / با لطف تو مرتضی به سلاطین سرم
با حال دل یاعلی یقه چاک زد حرم / با بال دل از قفس تا نجف می پرم
با روی تو مصطفی دلش آروم شده / با لطف تو مرتضی به سلاطین سرم
به نقطه خیره شد و چیز دیگری ننوشت / بر آن تکامل بی حد فراتری ننوشت
بسنده کرد به یک نقطه از علی، فرمود / که این هم از سر عالم زیاد خواهد بود
مستم همه چیز را دو تا می بینم / جز روی تو را که با خدا می بینم
کافر نشدم دمی به والله قسم / ای نور خدا فقط تو را می بینم
وعده دیدار دادی تا قدم رنجه کنی / خاک قبر از اشک های شوق من گل می شود
جان به شوق دیدن روی تو آسان میدهم / بعد مردن بازهم با دیدنت جان میدهم
روح مقدس به رگ خشک من آمد / موسم بی خود شدن از خویشتن آمد
عقل به حسرت که چرا من نشدم دل / در قضای ما قدر به جر زدن آمد