که بس است فردا، نگه بلالش
منم و عطایش دو خجسته آیت / نه در آن حدود و نه بر این نهایت
به خدا به قرآن به رسول و آلش / که بس است فردا نگه بلالش
منم و عطایش دو خجسته آیت / نه در آن حدود و نه بر این نهایت
به خدا به قرآن به رسول و آلش / که بس است فردا نگه بلالش
قصه عشق و عاشقی شیرینه / قرارمونه بی قرارت باشم
هرجای دنیا هم باشم می دونی / باید که اربعین کنارت باشم
زود دل باختنُ دیر رسیدن سخت است / ناله بی کسی از دور شنیدن سخت است
پنجه بر خاک به گودال سخت است / من شنیدم سر از پشت بریدن سخت است
اصلا بهتر که تو رفتی / اصلا بهتر که تو نیستی
اصلا بهتر نمی تونی / با سر رو نیزه بایستی
آروم آروم توی سینه ات بپا کن خیمه غم رو
داری حسی می کنی یا نه؟ صدا پای محرم رو
عجب ماهی بکش آهی عجب عشقی تو این حاله
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر / یا ایها الجواد تصدق علی الفقیر
حس کرده است ثروت عالم به دست اوست / وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی / در شب قدر خدایا همه را می بخشی
ای کریمی که همه ریزه خور خان تو اند / سفره ات هست محیا همه را می بخشی
نشسته است موسی عصایش دهی / رسید است یوسف که جایش دهی
دویده است یحیی عطایش دهی / به خاک است عیسی عبایش دهی
حرم شد قرق از گدایان حسین / حرم پر شد از ذکر ای جان حسین
از چه حراس از چه باک؟ / خون حسین اعتبار ماست
ذکر هم الغالبون آیینه روزگار ماست / شهادت شهادت شهادت افتخار ماست…
لب نگار که باشد رطب حرام بود / زمان واجب مان مستحب حرام بود
فقیه نیستم اما به تجربه دیدم / بدون عشق مناجات شب حرام بود