پست تر از اهل سقیفه
ابی عبدالله (ع) در مسیر حرکت به کربلا وقتی به مکه رسیدند با عبدالله ابن عمر ملاقات کردند و به او جمله ای گفتند که نشان می دهد او از اهالی سقیفه هم پست تر بوده است. اما چرا او لایق چنین تعبیری شد؟
ابی عبدالله (ع) در مسیر حرکت به کربلا وقتی به مکه رسیدند با عبدالله ابن عمر ملاقات کردند و به او جمله ای گفتند که نشان می دهد او از اهالی سقیفه هم پست تر بوده است. اما چرا او لایق چنین تعبیری شد؟
شخصی محضر امام صادق علیه السلام رسید و گفت اگر کسی بمیرد و یا به قتل برسد همان شب برایش عزاداری می کنند و تمام می شود، چرا شما از شب اول محرم عزدارای را شروع می کنید و ادامه می دهید؟
به پای پرچم سرخت / چه سرها که نیفتادن
فقط اون بنده هایی که / به پات افتادن آزادن
پناه بده خیلی گرفتارم / تو شاه و من نوکر دربارم
صد دفعه گفتمُ بازم میگم / هرچی که دارم از شما دارم
صدای شور میاد از بارون / بوی اسپند میاد از امشب
پنجه بغض نشسته رو گلوم / نفسم بند میاد از امشب
پای بساط سینه زنی بود / از تب عشقت شعله کشیدم
این دفعه هم با قصد زیارت / هرجوری بوده روضه رسیده
تنها موندیم بی کربلا موندیم / تو روضه ها دست به دعا موندیم
دیدی آقا اربعین جام موندیم / میشه سایت روی سرم باشه
روزیم امشب خواب حرم باشه / عشقت سهم این نوکرم باشه
بچگیامو یادمه با غم تو بسر شده / اون پسر کوچیک حالا بزرگ شده بلند شده
هی یادش بخیر / چه ذوقی میکردم با پیرهن سیاه / هی یادش بخیر…
این روز ها زیاد می شنویم که می گویند به در بسته خوردم، به بن بست خوردم، متحیر هستم، نمی دانم در زندگی باید چه کنم، اما این بیماری چه کنم چه کنم، منشاء و راه درمانش چیست؟
نیزه می رفت و بر می گشت / چشماش باز و بسته می شد
هرکس تو مقتل می اومد / اونقدر می زد خسته می شد