می آمدند محضر ابی عبدالله، به پهنای صورت اشک می ریختند به طوری که حسین(ع) هم منقلب می شد، حضرت می فرمود چرا گریه می کنید؟ می گفتند به خدا قسم برای خود مان گریه نمی کنیم گریه ما برای محاصره شدن شما است.
امام حسین علیه السلام در دوران کودکی اش خطاب به حذیفه که یکی از صحابی بزرگ پیامبر بود فرمودند: به خدا قسم سرکشان بنی امیه برای کشتن من هم پیمان می شوند و رهبر آنها عمر ابن سعد است. عمر سعد هنوز به دنیا نیامده بود.
وقتی قاصد نامه کوفیان را نزد امام حسین (ع) آورد حضرت فرمودند نامه ها از کیست؟ گفت از طرف عمر ابن سعد، شبث ابن ربعی و... است. متن نامه این بود: درخت ها ثمره داده است و رودها جاری است و ما منتظر قدوم شما هستیم.
امام صادق علیه السلام پرسید: آیا دوست نداری مادرم زهرا را یاری کنی؟ ابو بصیر گریه کرد، امام فرمود: مادرم ما از روز عاشورا بر حسینش گریه می کند و بعد کیفیت گریه حضرت زهرا سلام الله علیها را بیان فرمودند.
ابی عبدالله (ع) در مسیر حرکت به کربلا وقتی به مکه رسیدند با عبدالله ابن عمر ملاقات کردند و به او جمله ای گفتند که نشان می دهد او از اهالی سقیفه هم پست تر بوده است. اما چرا او لایق چنین تعبیری شد؟
پیامبر صلی الله علیه و آله از مکه ظهور کردند، در مدینه حکومت تشکیل دادند و سپس به سمت شامات حرکت کردند و هدفشان افزایش گستره مرز های اسلامی تا قبله اول مسلمین بود، اما یهود با جنگ و ترور نگذاشتند این هدف محقق شود.
رسول خدا (ص) فرمودند خداوند هرچه را آفرید برای آن سروری قرار داد، هفته را آفرید و جمعه را سرور آن قرار داد ماه های دوازده گانه را آفرید و رمضان را سرور آنها قرار داد و شب قدر را سرور و قلب رمضان قرار داد.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف طبق روایات مختلف در میان ما حضور دارند، در مجالس ما رفت و آمد می کنند و حواسشان به ما هست، بارها مرگ ما به خاطر وساطت امام عقب افتاده است.
امام صادق(ع) در تفسیر آیه چهارم سوره قلم می فرماید: خداوند پس از اینکه پیامبر(ص) را به بالاترین سطح ادب رساند امور مردم را به دست او سپرد تا برای آنها سیاست گذاری کند. این ماجرا برای قبل از حکومت پیامبر(ص) است و حرف ها...
آیت الله احمدی میانجی در کتاب بسیار گرانبهای مکاتیب الرسول نامه های پیامبر صلی الله علیه و آله را جمع آوری کرده است. با مطالعه این نامه ها متوجه می شویم رسالت پیامبر (ص) محدود به زمان و مکان خاصی نبوده است.