تو از ازل جوادی و من از ازل فقیر
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر / یا ایها الجواد تصدق علی الفقیر
حس کرده است ثروت عالم به دست اوست / وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر / یا ایها الجواد تصدق علی الفقیر
حس کرده است ثروت عالم به دست اوست / وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
امشب ای خالق یکتا همه را می بخشی / در شب قدر خدایا همه را می بخشی
ای کریمی که همه ریزه خور خان تو اند / سفره ات هست محیا همه را می بخشی
نشسته است موسی عصایش دهی / رسید است یوسف که جایش دهی
دویده است یحیی عطایش دهی / به خاک است عیسی عبایش دهی
حرم شد قرق از گدایان حسین / حرم پر شد از ذکر ای جان حسین
از چه حراس از چه باک؟ / خون حسین اعتبار ماست
ذکر هم الغالبون آیینه روزگار ماست / شهادت شهادت شهادت افتخار ماست…
لب نگار که باشد رطب حرام بود / زمان واجب مان مستحب حرام بود
فقیه نیستم اما به تجربه دیدم / بدون عشق مناجات شب حرام بود
احمد احمد آنجا علی علی می گفت / بعد ده قرن مانده فریادش
گفت جبریل هم زمان با وحی / عرض تبریک هم به استادش
عشق رسوایی محض است که حاشا نشود / عاشقی با اگر و شاید اما نشود
شرط اول قدم آن است که نوکر باشی / هر کسی در به در خانه مولا نشود
به خاک شهیدان راه تو / به خون غلام سیاه تو / ایشالله منم بشم سیاهی سپاه تو
به روح بلند زهیر تو / به آه عمیق بریر تو / نمیخوام تو دنیا هیچکسی رو من به غیر تو
اینجا کسی برای تو پادر رکاب نیست / کابوسها است در نظر من که خواب نیست
یک مرد نیست تا که بگوید به کوفییان / که کشتن حسین (ع) به قرآن ثواب نیست
اوصاف کمالت را / آیات جمالت را / می خوانم و می بوسم / انگار که قرآنی
از صوت تو مبهوتم / در حسن تو حیرانم / تو حضرت داوودی / یا یوسف کنعانی؟