وادی تشبه به امام علیه السلام
مرحوم آخوند کاشی از کنار مسجد رد می شد و به قصه ای که منبری مسجد می گفت گوش می کرد، ناگهان دستش را به سرش کوبید و غش کرد، وقتی به هوش آمد زیر لب زمزمه می کرد به خدا هیچ سنخیتی نیست! اما قصه چه بود؟
مرحوم آخوند کاشی از کنار مسجد رد می شد و به قصه ای که منبری مسجد می گفت گوش می کرد، ناگهان دستش را به سرش کوبید و غش کرد، وقتی به هوش آمد زیر لب زمزمه می کرد به خدا هیچ سنخیتی نیست! اما قصه چه بود؟
مرحوم حاج احمد آقا نقل می کند وارد اتاق شدم، دیدم امام (ره) دستانش بلند است و می خواهد نماز را شروع کند، گفتم نبندید، خبر داده اند عراق حمله کرده است. امام گفتند: بگویید مقاومت کنند و بلافاصله الله اکبر گفتند.
رفته بود برای تفحص، از خانه زنگ زدند که مهمان داریم اما چیزی در خانه نداریم، مغازه ها هم چون زیاد نسیه گرفتیم چیزی نمی فروشند، دلش گرفت خظاب به شهیدی که پیدا کرده بود گفت این رسمشه؟
نقل می کنند طلبه ای در نجف با انجام یک عمل پسندیده، تنها پس از هشت دقیقه به دیدار امیرالمومنین علی علیه السلام نائل گشت و بدو عنایتی شد که بعد ها علامه محمد تقی جعفری نام گرفت. اما آن یک عمل چه بود؟
مرحوم کافی رحمه الله علیه در مورد شفا گرفتن یک مرد هندی که مسلمان هم نبود در مراسم دعای ندبه داستانی نقل می کند که بسیار شنیدنی و آموزنده است.
بر اساس آیات و روایات شروع سیر الی الله دو رکن اساسی دارد یکی دل کندن از دنیا و دوم به آسمان و ملکوت دل بستن آنهم با ایمان و اعتقاد راسخ.
حضرت موسی(ع) از پیرزنی در بنی اسرائیل آدرسی پرسید، گفت: می گویم اما شرط دارد، فرمود چه میخواهی؟ گفت: می خواهم دوباره جوان شوم و در بهشت با تو همنشین باشم. خطاب رسید قبول کن، حاجتش را می دهیم.
در آیه 41 سوره حج شرایط جامعه مهدوی به صورت واضح بیان شده است: برپا داشتن نماز، پرداخت زکات، امر به معروف و نهی از منکر. به طور کلی، تنها همین سه مورد کافی است تا شرایط جامعه مهدوی مهیا شود.
آن چیزی که به قلب مؤمن آرامش می دهد ذکر است، ذکر دارای مراحلی است اول ذکر لسانی است که انسان را به ذکر قلبی منتقل می کند و سپس ذکر عملی حاصل می شود. بعد از این سه مرحله گناه نکردن آسان می شود.
یکی از معضلات جدی امروز ارتباط نسل ها با یکدیگر است. اگر سیره معصومین علیهم السلام را در مورد ارتباط میان والدین و فرزندان بدانیم و از آن پیروی کنیم تمام مشکلات حل خواهد شد.