بزار تشنه بمونم…
بزار تشنه بمونم، بزار آبو ببندن / بزار وقتی می بینن تلظیمو بخندن
دنیا شمشیر بشه من از پدر نمیبرم / اون آبی که تو براش رو بزنی نمیخورم
بزار تشنه بمونم، بزار آبو ببندن / بزار وقتی می بینن تلظیمو بخندن
دنیا شمشیر بشه من از پدر نمیبرم / اون آبی که تو براش رو بزنی نمیخورم
لا لا لا لا، یه کم دیگه دووم بیار / یه کم دیگه دندون روی جگر بزار
مشکو یکی برده که بر می گرده زود / وقتی می رفت فقط به فکر خیمه بود
اباعبدالله الحسین علیه السلام در عشق رباب شعر می گفت، می فرمود: خانه ای که در آن سکینه و رباب هستند را دوست دارم، رباب کسی است که یکسال به یاد حسین علیه السلام زیر سایه نرفت و در اثر نشستن زیاد زیر آفتاب از دنیا رفت.
چقدر بی خبر و بی هوا زدی نامرد / چه کرده بود مگر با شما زدی نامرد
همین که تیر رها شد علی به خود پیچید / صدای تیر درآمد چرا زدی نامرد