میزبانت را بشناس!
وقتی موسی (ع) فهمید به خاطر حضور یک گناه کار باران نمی بارد دستور داد برای بارش باران از جمع خارج شود. آن شخص به خدا گفت خدایا آبروی مرا نبر من هم قول می دهم دیگر گناه نکنم، باران گرفت.
وقتی موسی (ع) فهمید به خاطر حضور یک گناه کار باران نمی بارد دستور داد برای بارش باران از جمع خارج شود. آن شخص به خدا گفت خدایا آبروی مرا نبر من هم قول می دهم دیگر گناه نکنم، باران گرفت.
گفت مرا از آتش خلق کردی پس خالقیت را قبول داشت. گفت مرا تا قیامت مهلت بده پس معاد را قبول داشت گفت به عزت و جلالت قسم آنها را از صراط مستقیم گمراه می کنم پس عزت خدا را هم قبول داشت. پس مشکلش چه بود؟