شورشی است در جانم
شورشی است در جانم / غرق گریه خندانم / نغمه طربناکم / از عزا گریزانم / پای سفره شور عشق جان جانانم…
شورشی است در جانم / غرق گریه خندانم / نغمه طربناکم / از عزا گریزانم / پای سفره شور عشق جان جانانم…
زهی کوی کسی کز خون بود آب خیابانش / ز سر های عزیزان چیده گلدان گرد میدانش
به خورشید قیامت می شود منجر به هر جلوه / تشرف های آئینه به صحن شبنمستانش
بارونی تر از یه بارونم / بی تو کنج خونه گریونم
آخه دلت میاد من داره دلم میلرزه / پیش اشک چشمام بگو چقدر می ارزه؟
قسم به کتری جوشیده درحسینیه / که با کسی که نخواهد تو را نمی جوشم
کفن که دست مرا بست دست تو باز است / و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
ای که تا همیشه سر به زیر خیبری / پشت قلعه اند شیعه های حیدری
تا نماز جمعه در حریم بیت قدس / مانده یک خروش یا حسین دیگری
عقیلة العربم من مرتضوی نسبم من / زینبم من زینبم من زینبم من
تو علمداری و من از تو علمدار ترم یا عباس / تو جگرداری و من از تو جگردار ترم
دست منو خدا گرفت به پاقدم تو امشب / منم گدای آشنا، داداش بزرگ زینب
بدون تو آقا هیچم / بزار عالم بدونه که کیم
خیلی حسینو دوست دارم / ولی منم امام حسنی ام
به چشمان ترت در این حوالی / سلام الله ما کرّر اللیالی / بیا و چشم هایم را تو پر کن / به پیشت آمدم با دست خالی
راه گم کرده ام و زار شدم برگشتم / دور از این خانه گرفتار شدم، برگشتم
آنقدر دور گناهان کبیره گشتم / عاقبت عاصی و بیمار شدم، برگشتم
وای اگر در حرمش یار نمی خواست مرا / سر بازار خریدار نمی خواست مرا
با چه شوقی بغلم کرد همین اول ماه / اصلا انگار نه انگار نمی خواست مرا