ماجرایی است میان من و تو
ماجرایی است میان من و تو / روضه ها بر زبان من و تو
حرف گودال شد و مثل حرم / آتش افتاد به جان من و تو
ماجرایی است میان من و تو / روضه ها بر زبان من و تو
حرف گودال شد و مثل حرم / آتش افتاد به جان من و تو
قبل از اینکه ما سلام کنیم / شما به ما سلام می کنی
برا تو خوب و بد نداره / همه رو احترام می کنی
قمر آل الله سپر ثارالله پسر اسد الله فی امان الله… با تو کویر دریا، بی تو حسین تنها…
برای کشتنش وضو می گیرید / برای ذبحش بسم الله می گید /
برای هر ضربه که می زنید چرا / به هم دیگه تقبل الله می گید
کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام / شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد / چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست کنم قربانی / تا که تکمیل شود حج من و تقدیرم
کربلا عین سیاست است، اختلاف امام حسین علیه السلام و یزید سر حجاب، غسل و وضو یا حج نبود، اختلاف بر سر حکومت بود. امام حسین علیه السلام فرمود مثل من با مثل تو بیعت نمی کند.
دسته دسته اصحاب تو خیمه ارباب دور ثارالله اند
آیه آیه قرآن رو لب های یاران محو روی شاه اند
وقت جان دادن سرش بر زانوی امام حسین علیه السلام بود، گفت آیا به عهدم وفا کردم؟ امام علیه السلام فرمودند: بله، تو در بهشت جلوی من خواهی بود.